سلام امروز این پست به کامران و هومن عزیز ربطی نداره به من و حال خودم ربط داره هیچ کدومتون منو تاحالا ندید منم شما اجی هارو ندیدم من خواهر ندارم و همه ی شما ها خواهر های من هستید اگه الان من خواهر داشتم حالم این نبود امروز چند چیز اشکمو در میاره الانم که اینو مینویسم دارم گریه میکنم فکرکردن یا چیزی شبیه اون منو عذاب میده شانس رو الان داره شبکه pmc اهنگ مال تو رو میده ولی من اصلا حال گوش کردن به اهنگ های کامران و هومن ندارم ذوق دیدنشونو ندارم نمی دونم چم شده فقط دوست دارم گریه کنم من فکر کنم خیلی احساساتی باشم و زود به یکی عادت کنم من 2تا پسر دایی دوقلویه 4 ساله دارم که عاشق منن منم عاشق اونا ولی به خاطر کار داییم و زنداییم تو شاهرود زندگی میکنن اول ماه رمضون اومدن و پریروز رفتن من تنها شدم نزدیک به 20روز پیش هم پسر صمیمی ترین دوست مامانم واسه چند روز اومده بود ایران 15سالشه نزدیک به 14 روز خونه ما بود البته تو این 25 روزی که ایران بودن هفته ای سه روز میومد خونمون بهش عادت کرده بودم امروز صبح هم امتحان زبان داشتم و هم کلاس زبان باید ساعت 6 بیدار می شدم و حاظر می شدم و میرفتم تا ساعت7 کلاس به خاطر محمدرضا که قرار بود امروز بره خونه مامان بزرگش و فردا برن ترکیه و پس فردا ایتالیا تا ساعت 4 و نیم صبح بیدار بودم از اینکه میخواست بره ناراحت بودم ولی امروز ساعت12رفت یه دو ساعت قبلشم مامانم با خاله کوچیکم داشت حرف میزد منم فضولیم گرفت گوشامو تیز کردم که ببینم مامان چی میگه که فهمیدم خالم بچه دار نمیشه یعنی من هنوز نمیدونم راست یا نه ولی موضوع خالم داره منو دیونه میکنه وقتی میایی از یکی دیگه دل بکنی به یکی دیگه دل ببندی بدتر میشه . خدایا الان دلم یه جور حالی داره قلبم تند تند میزنه نمیدونم چمه فکر کنم استرس باشه ولی استرس از چی؟؟؟؟!!! دوست داشتم دلمو خالی کنم ولی الان زیادی حرف زدم من خواهر اگه داشتم همه ی اینارو بهش میگفتم و سر شما هارو هم درد نمی اوردم ولی به جای خواهر 2تا داداش بزرگتراز خودم دارم ولی با پسر خالم داداش هم میگم و دوختر خاله هامو ابجی ولی الان از 12 مرداد به بعد ندیدم خونشون تهران پارسه و ما جننت اباد یه دفعه اونم دو هفته پیش از کوچشون رد شدیم ولی نرفتیم ببینیمشون . اصلا تو حال خودم نیستم نمیدونم چی دارم مینویسم دارم اهنگ جدید سامی بیگی از شبکهnex1میبینم قشنگه داره بعضی از حرف های دل منو میزنه. از شخصیتم بدم میاد چون همیشه درد دلمو تو خودم میریزم و هیچ وقت بروز نمیدم ولی همه بهم میگن شاد . میدونم دارم چیزایه مزخرف میگم ولی نمی تونستم تو دلم نگه دارم چون اگه شب بابام میومد منو اینطوری میدید ناراحت می شد. هرکس دوست داشت نظر بده هرکس دوست نداشت میتونه نظر نده چون چیز زیاد مهمی نیست عاشقتونم بای بای راستی سفارش شقایق جون و بهاره جون یادم نرفته هروقت حالم خوب شد برای دانلود میزارم
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط:
ــــــــــــــــ(¯´v´¯)ـــ (¯´v´¯) ــــــــــ (¯´v´¯)ــ(¯´v´¯)
ــــــــــــــ (¯´v´¯)ـــــــــــــــــ (¯´v´¯) ـــــــــــــــــــ (¯´v´¯)
ـــــــــــ (¯´v´¯) ــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــ (¯´v´¯)
ــــــــــــــــ (¯´v´¯)من اپـــــــــــــــــــــــــم عزيزم ...(¯´v´¯)
ـــــــــــــــــــــ (¯´v´¯)ــــــــــــــــــــــــ
پاسخ:اومدم عزیزم
upam
khshhal misham bem sar bezani
پاسخ:oooooooooooooooomadam
دمش گرم …باران را می گویم، ب شانه ام زد وگفت: خسته شدی؟ امروز تو استراحت کن . من به جات می بارم…
پاسخ:خیلی قشنگ مینویسی ثمر جون
حتی برای "آه" کشیدن هم هوا کم است...
پاسخ:زیبا بود
پاسخ:مرسی
اومدممممممممم
پاسخ:به رویه چشم عزیزم
منم تک فرزندم ولی عیب نداره اینجا همه اجی هم دیگن
ایشالا همه چیز درست میشه
پاسخ:ایشالا
پاسخ:داداش هم نداری؟
اومدم
ناراحت نباش...ماهمه خواهرهای تو هستیم ..بااینکه...ندیدمت ولی مثه خواهرام دوست دارم....
ازاین به بعد اگه دلت گرفت...خیلی راحت با ما درد ودل کن .....
ایشاالله مشکل خالتم حل میشه...
بووووووووووس
پاسخ:ایشاا...
پاسخ:ممنونم
حتما سرمیزنم
fadat besham elahi
emailamo add kon har moghe delet gereft baham harf bezan say mikonam barat khahare khobi basham
vaaaay che bad ishala moshkele khalat hal mishe ishala betonan bache dar beshan
azizam khodeto narahat nakon
addam kon say mikonam khahare khobi barat basham azizam
doset dalam kheili ziad
boooooooooos
babye =;
پاسخ:ممنونم غزاله جون
ممنون
بای بای
برچسبها:
قالب ساز آنلاین |